اثرات و آسیب‌های‌ روانی مربوط به سرقت 

|
۱۴۰۱/۱۲/۰۵
|
۱۰:۲۳:۴۲
| کد خبر: ۱۴۴۰۶۶۳
اثرات و آسیب‌های‌ روانی مربوط به سرقت 
سرقت پدیده‌ای نابهنجار است که در میان تمام جوامع انسانی به شیوه‌های گوناگون وجود دارد و با گذشت زمان شیوه‌ها و روش‌‌های سرقت با انواع اموال و اشیا سرقتی و وسایل و ابزار مورد استفاده برای ارتکاب سرقت تغییر یافته است. 

به گزارش خبرگزاری برنا از گیلان؛ امروزه برخی از سارقان از آخرین تکنولوژی‌ها و تکنیک‌ها برای پیشبرد کار خود استفاده می‌کنند به همین دلیل شیو‌ه‌های مقابله و روش‌های برخورد با آنها متناسب با دگرگونی‌‌های سرقت متحول شده است. 

فقر و محرومیت مادی از مهمترین عوامل به وجود آورنده سرقت محسول می‌شود. بر این اساس افزایش فقر باعث بالا رفتن آمار سرقت می‌شود. در بیشتر موارد انگیزه اولین سرقت در افراد تامین نیازهای مادی است. برخی از کودکان که زندگی فقیرانه‌ای دارند و نیازهای اولیه آنان در حد مطلوبی ارضا نمی‌شود دست به دزدی می‌زنند و این به صورت یک رویه در زندگی آنها شکل می‌گیرد و در بزرگسالی دیگر نمی‌توانند و یا حاضر به ترک آن نیستند. 

سرقت در شکل‌های مختلف همواره باعث آزارهای روانی بسیار زیادی برخود فردی که مرتکب به جرم می‌شود، می‌باشد. در ادامه به عوامل روحی و روانی که می‌توانند اساس و زیربنای اصلی این رفتار مخرب باشد، اشاره می‌کنیم:

فقر عاطفی: کودکان و نوجوانانی که در خانواده‌های متشنج رشد کرده‌اند یادر اثر طلاق یا مرگ یکی از والدین دچار تبعیض اجتماعی و سرخوردگی عاطفی شده‌اند و به دنبال آن مبتلا به حالت‌های روانی چون انزوا طلبی، افسردگی و گوشه‌گیری از جامعه می‌شوند، بستر رفتاری مناسبی برای سرقت دارند. 

ناکامی: هنگامی که در راه رسیدن به اهداف مادی یا معنوی یک فرد موانعی ایجاد شود و شخص به هدف‌های خود نرسد، دچار ناکامی شده و همین حالات روانی ممکن است راه ارتکاب به سرقت را برای فرد هموار کند.

حسادت: پاره‌ای از اوقات، فرد با توجه به عدم امکان و دستیابی به موقعیت مادی و اجتماعی و یا منزلت اقتصادی دیگران دچار رشک و حسد شده و چون نمی‌تواند مشابه صاحبان اموال و دارایی‌های قابل توجه مالک آنها شود، دست به دزدی می‌زنند. 

نکات تربیتی که والدین باید به آنها توجه داشته باشند:

گاهی اوقات برخی از والدین برداشتن یک خودکار یا مداد یا حتی اسباب بازی توسط فرزند خود را با آب و تاب بیان کرده و آن را به حساب شیرین کاری کودکان خود می‌گذراند. از همین جا نقطه‌ عطف دزدی شکل می‌گیرد. کودکان از چهار سالگی معنی وجدان، مال خود، مال دیگران، زشتی و دست درازی به اموال دیگران را به خوبی می‌فهمند و باید به آنها فهمانده شود. باید زمینه سالم پرورش شخصیت کودکان و نوجوانان بعد از والدین به وسیله معلمان و مربیان فراهم شود و کودکان به گونه‌ای رشد کنند که در مورد عواقب کارها و رفتارهایشان به درستی فکر کنند و والدین در صورت مشاهده رفتار انحرافی در فرزندان باید مساله را جدی گرفته و قبل از رشد این رفتار پرخطر، ریشه آن قطع گردد. 

تهیه و تنظیم:  "فاطمه حقدوست" کارشناس ارشد روانشناسی 

انتهای پیام /

نظر شما